معنی اکاذیب

لغت نامه دهخدا

اکاذیب

اکاذیب. [اَ] (ع اِ) ج ِ اُکذوبَه. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ کاذب خلاف قیاس، چنانکه اباطیل جمع باطل. یا آنکه جمع اکذاب باشد و اکذاب جمع کذب. (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع به اکذوبه شود. || دروغها و خبرهای دروغ. (ناظم الاطباء): بلکه مصدق اکاذیب و محقق اباطیل او شود. (تاریخ جهانگشای جوینی). به اهالی قهستان پیغامی دادیم ملایم مضامین آن اکاذیب. (تاریخ جهانگشای جوینی). اهل هند به خرافات و اکاذیب خویش نسبت آن مبانی به دویست تا سیصد هزار سال کرده. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 414).


اکذوبة

اکذوبه. [اُ ب َ] (ع اِ) دروغ. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). کذب. دروغ. ج، اکاذیب. (از اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف). دروغ. سخن دروغ. سخن بی پایه [غیرمتداول]. ج، اکاذیب. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به اکاذیب شود.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اکاذیب

درو غها، دروغ ها، ژاژه ها

فرهنگ فارسی هوشیار

اکاذیب

خبرهای دروغ، دروغها

فرهنگ معین

اکاذیب

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ اکذوبه، دروغ ها، سخنان واهی.

فرهنگ عمید

اکاذیب

دروغ‌ها،

حل جدول

اکاذیب

دروغ ها


دروغ ها

اکاذیب


دروغها

اکاذیب

کلمات بیگانه به فارسی

اکاذیب

دروغ ها

فرهنگ فارسی آزاد

اکاذیب

اَکاذِیب، دروغها، سخنهای دروغ، خبرهای دروغ (مفرد: اُکْذُوبَه)،

انگلیسی به فارسی

roorbach

نشر اکاذیب


roorback

نشر اکاذیب

مترادف و متضاد زبان فارسی

اباطیل

اراجیف، اکاذیب، بیهوده‌ها، ترهات، مزخرفات، موهومات

واژه پیشنهادی

تئاتری با بازی بهنام تشکر

نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی

معادل ابجد

اکاذیب

734

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری