معنی انزواطلب
حل جدول
کناره گیر
فارسی به انگلیسی
Unsociable, Withdrawn
مترادف و متضاد زبان فارسی
انزواطلب، عزلتجو، عزلتنشین، گوشهگیر، معتزل، معتکف
زاویهنشین
انزواطلب، خلوتگزین، خلوتنشین، خلوتی، رهبان، گوشهگیر، گوشهنشین، معتزل، معتکف، منزوی
مردمگریز
گوشهگیر، گوشهنشین، منزوی، انزواجو، انزواطلب، عزلتگزین،
(متضاد) انساندوست، مردمستان، مردمآمیز، مردمدوست، معاشرتی
لغت نامه دهخدا
کناره نشین. [ک َ /ک ِ رَ / رِ ن ِ] (نف مرکب) گوشه نشین. انزواطلب. || ساحل نشین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
معادل ابجد
106