معنی الغنم
حل جدول
مسجدی در مکه
مسجدی که پیامبر خدا پس از فتح کعبه در آنجا با مردم بیعت کردند
مسجد الغنم
مسجدی در مکه
مسجد الاجابه، مسجد الجن، مسجد الحرام، مسجد الرایه، مسجد الغنم
لغت نامه دهخدا
کروش الغنم. [] (ع اِ مرکب) فرفیون. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فرفیون شود.
شواج
شواج. [] (ع اِ) صوت الغنم. (یادداشت مؤلف). صدای گوسپند.
لبالب
لبالب. [ل َ ل ِ] (ع اِ) لبالب ُالغنم، غوغا و آواز گوسپندان. (منتهی الارب).
قزاح
قزاح. [ق ُ] (ع اِ) بیماریی است گوسپندان را. (منتهی الارب). مرض یصیب الغنم. (اقرب الموارد).
قصوب
قصوب. [ق َ] (ع ص) گوسپند که پشم وی بُرند. (منتهی الارب). من الغنم، التی تجزها. (اقرب الموارد).
هرشمة
هرشمه. [هَِ ش َم ْ م َ] (ع ص) گوسپند بسیارشیر. (منتهی الارب). الغزیره من الغنم. (اقرب الموارد). || زمین درشت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
انتن
انتن. [اَ ت َ] (ع ن تف) گَنَده تَر. (یادداشت مؤلف).
- امثال:
انتن من الجورب.
انتن من العذره.
انتن من مرقات الغنم.
فرهنگ فارسی هوشیار
کنف منچوری کنف امریکایی (اسم) گیاهی است از تیره پنیرکیان که علفی است و دارای اعضا ء چوبی میباشد. و گلهایش فاقد کاسه فرعی و از خطمی معمولی کوچکتر و زرد رنکند. این گیاه در حقیقت یکی از گونه های ابو طلیون بشمار میرود جوت المنشوری ژوت منشوری ژرت آمریکایی ژوت منچوری
ژوت
فرانسوی کنو کنف، چتایی گونه ای از کنف (اسم) شوک الغنم. یا ژوت منچوری شوک الغنم.
جوت المنشوری
کنف منچوری (اسم) شوک الغنم
انگلیسی به فارسی
کسی که از مالی بهره می برد خسارت هم به عهده اوست ("من له الغنم فعلیه الغرم")
آیه های قرآن
و بر یهودیان، هر حیوان ناخندار [= حیواناتى که سم یکپارچه دارند] را حرام کردیم؛ و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم؛ مگر چربیهایى که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است؛ این را بخاطر ستمى که مىکردند به آنها کیفر دادیم؛ و ما راست مىگوییم.
معادل ابجد
1121