معنی کمانچه

کمانچه
معادل ابجد

کمانچه در معادل ابجد

کمانچه
  • 119
حل جدول

کمانچه در حل جدول

فرهنگ معین

کمانچه در فرهنگ معین

  • (کَ چِ) (اِمصغ.) از سازهای زهی ایرانی.
لغت نامه دهخدا

کمانچه در لغت نامه دهخدا

  • کمانچه. [ک َ چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) کمان کوچک را گویند. (برهان) (آنندراج). مصغر کمان یعنی کمان کوچک. (ناظم الاطباء). کمان خرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || کمانی که زنان بدان پنبه زنند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کمانی که بدان پنبه زنند. (فرهنگ فارسی معین). || نام سازی است مشهور. (برهان). نام سازی از جنس رباب. (ناظم الاطباء). یکی از آلات زهی (ذوات الاوتار) است، بعضی کاسه ٔ آن را از پوست جوزهندی سازند و از موی اسب بر آن وتر بندند، و بر روی آن پوستی کشند (و آن پوست دل گاو باشد). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کمانچه در فرهنگ عمید

  • کمان کوچک: ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص / از آن کمانچهٴ ابرو و تیر چشم نجاح (حافظ: ۱۰۰۸)،
    (موسیقی) ساز زهی آرشه‌ای با کاسه‌ای به‌صورت کُرۀ ناقص و متصل به یک دستۀ باریک که در هنگام نواختن معمولاً به‌صورت عمودی بر روی زمین یا پای نوازندۀ قرار می‌گیرد،. توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی

کمانچه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

کمانچه در فارسی به عربی

تعبیر خواب

کمانچه در تعبیر خواب

  • دیدن کمانچه در خواب، علامت تفاهم در محیط خانواده و به دست آوردن موقعیتهای نشاط آور در اجتماع است. - آنلی بیتون. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

کمانچه در گویش مازندرانی

  • نوعی ساز که بومی آن دارای سه سیم است
فرهنگ فارسی هوشیار

کمانچه در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید