معنی چنانچه
فارسی به انگلیسی
If
فرهنگ فارسی هوشیار
آنطور آنسان بطوری که: ((و این بنده مدت دولت هر قوم چنانچه در تواریخ یافته. . . )) (تاریخ گزیده) : ((در اجرا ء حکم سیاست بروی از زبان بریدن و میل کشیدن چنانچه اعتبار تمامت غمازان و مفسدان و مستخر جان گردد. )) (ترجمه محاسن اصفهان)، از ادات شرط و تعلیق اگر: ((چنانچه راستکار باشی رستگار شوی. )) یا اگر چنانچه. اگر مثلا اگر ((اگر چنانچه پسندیده است فمرحبا و اگر بخلاف این فرمانی بود در عهده شکستن نباشم که فرمان سلطان باضطرار لازم بود. . . )) (مجموعه مکاتیب غزالی)
گر چنانچه
اگر چنانچه
اگر چنانچه
اگر ولو: (پس اگر چنانکه وصیت کرد به ثلث اموال خود برای قومی مخصوص) (از رساله فقه فارسی موءلف در حدود 900 هجری متعلق به کتابخانه مرحوم تقوی بنقل قزوینی) توضیح بعضی استعمال ترکیب فوق را صحیح ندانسته اند ولی بطوریکه ملاحظه میشود در کتب قدما نیز بندرت این ترکیب دیده میشود.
حل جدول
فارسی به عربی
اذا
فارسی به آلمانی
Falls, Falls, Wenn, Wenn
مترادف و متضاد زبان فارسی
اگر، درصورتیکه
واژه پیشنهادی
گر
فرهنگ واژههای فارسی سره
کلمات بیگانه به فارسی
چنانچه
انگلیسی به فارسی
چنانچه
فرانسوی به فارسی
اگر , چنانچه , ایا , خواه , چه , هرگاه , هر وقت , ای کاش ,کاش , اگر , چنانچه , شرط , حالت , فرض , تصور , بفرض.
معادل ابجد
112