معنی کاشانه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(نِ) (اِ.) خانه خرد و کوچک، خانه زمستانی.
فرهنگ عمید
خانه،
خانۀ کوچک،
٣. خانۀ زمستانی،
آشیانه، لانه،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آشیانه، بیت، خانه، سرا، عریش، کلبه، لانه، مقام، منزل
فارسی به انگلیسی
Abode, Apartment, Cabana, Chalet, Cottage, Habitation, Lodge, Nest, Shack, Shanty
فارسی به عربی
کوخ
فرهنگ فارسی هوشیار
خانه کوچک، رواق
معادل ابجد
377