معنی نورافشان

لغت نامه دهخدا

نورافشان

نورافشان. [اَ] (نف مرکب) هر چیزی که نور و روشنائی از وی پراکنده و منتشر گردد. (ناظم الاطباء). نورپاش. (آنندراج). نورافشاننده:
در دلو نورافشان شده زآنجا به ماهی دان شده
ماهی از او بریان شده یکماهه نعما داشته.
خاقانی.

فارسی به انگلیسی

نورافشان‌

Lampshade, Refulgent, Scintillant

فرهنگ عمید

نورافشان

نوردهنده، پرتوافکن،

نام های ایرانی

نورافشان

دخترانه، نور (عربی) + افشان (فارسی) آنچه از خود نور و روشنایی منتشر می کند، نورپاش

حل جدول

نورافشان

معادل فارسی لوستر


معادل فارسی لوستر

نورافشان

مترادف و متضاد زبان فارسی

نورافشان

پرتوافکن، فروغ‌بخش، نوربخش، نورپاش، نورگستر


نورپاش

پرتوافکن، نورافشان، نوربخش، نورگستر

فرهنگ فارسی هوشیار

نورافشان

(صفت) آنچه که نور باطراف خود پراکند پرتوافکن.

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

luciferous

نورافشان


refulgent

نورافشان


luminous

درخشان، نورافشان

فرهنگ پهلوی

تابش

نورافشان

برق و الکترونیک

Luminous

درخشان، نورافشان

معادل ابجد

نورافشان

688

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری