معنی مطهرات

لغت نامه دهخدا

مطهرات

مطهرات. [م ُ طَهَْ هَِ](ع ص، اِ) ج ِمطهر. چیزهائی که بر حکم فقه اسلامی وسیله ٔ تطهیر اشیاء متنجس هستند. در توضیح المسائل آرد: یازده چیز نجاست را پاک می کند و آنها را مطهرات گویند. اول آب. دوم زمین. سوم آفتاب. چهارم استحاله. پنجم کم شدن دوسوم آب انگور. ششم انتقال. هفتم اسلام. هشتم تبعیت. نهم برطرف شدن عین نجاست. دهم استبراء حیوان نجاست خوار. یازدهم غائب شدن مسلمان.(توضیح المسائل ص 29).


رئاب

رئاب. [رِ] (اِخ) رئاب بن عبداﷲ. محدث و جد عبداﷲ صحابی و جد زینب بنت جحش بود که از ازواج مطهرات بشمار می رفت. (از منتهی الارب) (از تاج العروس). و رجوع به اصابه ج 2 قسم 4 شود.

حل جدول

مطهرات

پاک‌کننده نجاسات

پاک کننده نجاسات


از مطهرات

آب


پاک‌کننده نجاسات

مطهرات


پاک کننده نجاسات

مطهرات

مترادف و متضاد زبان فارسی

مطهرات

پاک‌کننده‌ها، تطهیرکننده‌ها، طاهرکننده‌ها،
(متضاد) نجاسات

فرهنگ فارسی هوشیار

مطهرات

چیزهائیکه بر حکم فقه اسلامی وسیله تطهیر اشیاء متنجس هستند، آب و خاک


مطهره

پاکخانه چغل آبتابه این واژه را به نادرست آفتابه گویند آبدستان بشیز متاره این واژه در برهان آمده برابر با مطهره که گمان می رود دگر گشته همان واژه ی تازی باشد مطهره در فارسی مونث مطهر بنگرید به مطهر (اسم) آفتابه ابریق: سه پایه ای دید و مطهره از و ی در آویخته مطهره برگرفت و ببالین سیاه گیل آمد و آب در گلوی سیاه گلی ریخت، ظرفی که بدان و ضو گیرند، جایی که در آن طهارت کنند و تن را بشویند جمع: مطاهر. (اسم) مونث مطهر: بنات مکرمه و زوجات مطهره و سایر خدمه حرم بشرف پای بوس مشرف شدند. جمع: مطهرات. (اسم) مونث مطهر جمع: مطهرات.

فرهنگ معین

مطهرات

(~.) [ع.] (اِفا.) جِ مطهره، چیزهایی که نجاسات راپاک کنند مانند: آب، آتش، خاک.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

مطهرات

655

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری