معنی مترادف

مترادف
معادل ابجد

مترادف در معادل ابجد

مترادف
  • 725
حل جدول

مترادف در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مترادف در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اسم هم‌معنی، هم‌معنا،

    (متضاد) متضاد، هم‌آوا، هم‌نویسه
فرهنگ معین

مترادف در فرهنگ معین

  • پی درپی، هم معنی. [خوانش: (مُ تَ دِ) [ع.] (اِفا.)]
لغت نامه دهخدا

مترادف در لغت نامه دهخدا

  • مترادف. [م ُ ت َ دِ] (ع ص) در پی دیگری سوار شونده. (غیاث) (آنندراج). کسی که پس دیگری سوار شود. (ناظم الاطباء). || پی در پی. (غیاث) (آنندراج). متوالی و پی در پی و قطع نشده از عقب دیگری. (ناظم الاطباء). پیاپی. پشت سرهم: و به سبب دوری آن (فاصله ٔ کبری) در طبع و خروج آن در کثرت حرکات متحرکات مترادف از اعتدال آن را کبری نام نهادند. (المعجم). و بر عقب آن اخبار مصائب جمعی از ملوک و اکابر عراق و خراسان در مدتی از هر طرف متواتر و مترادف شد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مترادف در فرهنگ عمید

  • (ادبی) کلمه‌ای که در معنی شبیه کلمۀ دیگر باشد، هم‌معنی،
    (ادبی) قافیه‌ای که دو حرف ساکن پیاپی در آن باشد، مانندِ «سَرد» و «فَرد»،
    [قدیمی] چیزی که ردیف چیز دیگر واقع می‌شود، ردیف هم، پی‌در‌پی،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مترادف در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کلمات بیگانه به فارسی

مترادف در کلمات بیگانه به فارسی

فارسی به انگلیسی

مترادف در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

مترادف در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

مترادف در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

مترادف در فرهنگ فارسی هوشیار

  • در پس دیگری سوار شونده پی در پی، متوالی و پی در پی و قطع نشده از عقب دیگری، دو کلمه هم معنی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی آزاد

مترادف در فرهنگ فارسی آزاد

  • مُتَرادِف، پیاپی، پشت سرهم، یکی پشت سر دیگری (بر مرکوب) سوار شونده، دو لغت به یک معنی،. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

مترادف در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه