معادل ابجد
سوراخ در معادل ابجد
سوراخ
- 867
حل جدول
سوراخ در حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
سوراخ در مترادف و متضاد زبان فارسی
- رخنه، سوفار، شکاف، فرج، ترک، ثقبه، ثلمه، روزن، روزنه، منفذ، مجرا، لانه، چاله، حفره، گودال، غار، مغاک، نقب، بیغوله، گوشه پرت و دور افتاده، پستو، سوراخ سمبه، مخفیگاه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
سوراخ در فرهنگ معین
- [په. ] (اِ. ) رخنه، شکاف. ، ~ موش داره، موش گوش داره کنایه از: توجه دادن به حفظ زبان و دور و بَر و ملاحظه فضول و خبرچین و مثل آن نمودن. ، ~ دعا را گم کردن کنایه از: مصلحت و خیر و راه را گم کردن. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
سوراخ در لغت نامه دهخدا
-
سوراخ. (اِ) ثقبه. منفذ. رخنه. شکاف. معبر. (ناظم الاطباء). ثقبه. (منتهی الارب) (دهار). جحر. (دهار). کنام: معاویه السلمی گفت: یا رسول اﷲ دشمن اندر حصار چنان بود که دده اندر سوراخ. (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی).
ز سوراخ چون مار بیرون کشی
همی دامن خویش در خون کشی.
فردوسی.
چون برون جست لوز از سوراخ
شد سموره به نزد او گستاخ.
عنصری.
کرده گلو پر ز باد قمری سنجاب پوش
کبک فروریخته مشک بسوراخ گوش.
منوچهری.
آن سوراخ بکندند و قلعه ویران کردند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
سوراخ در فرهنگ عمید
- روزنه، رخنه،
فارسی به انگلیسی
سوراخ در فارسی به انگلیسی
- Aperture, Bore, Cranny, Eye, Hole, Leak, Leakage, Opening, Orifice, Perforation, Puncture, Socket, Vent, Well, Leaky. توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی
سوراخ در فارسی به ترکی
فارسی به عربی
سوراخ در فارسی به عربی
- اثقب، افتتاح، ثقب، شبکه، فتحه، فوهه، مقدمه
تعبیر خواب
سوراخ در تعبیر خواب
- اگر بیند که در کوه سوراخ بود و در سوراخ درون شد، دلیل که از راز پادشاه آگاه بود. اگر بیند که چیزی از آن سوراخ بیرون آورد، دلیل که از پادشاه عطا یابد، به قدر آن چه بیرون آورده بود. اگر بیند که زمین سوراخ شد، کسی از راز او آگاه گردد. اگر بیند که در اندام وی سوراخ بود و از آن خون همی رفت، وی را زیانی رسد. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
- اگر بیند در شکم او سوراخ است، دلیل که از عیال خود ناامید گردد. اگر بیند که در سنگی سوراخ می کرد، دلیل بود که در مسلمانی پایدار بود، اگر بیند که در خشتی سوراخ می کرد، تاویلش به خلاف این بود و معبران گویند که به قدر آن در مالش زیان افتد. حکایت: درخبر است که مردی به خدمت حضرت امیرالمومنین آمد و گفت: یا امیر المومنین، به خواب دیدم که از سوراخی کوچک، گاوی بزرگ بیرون آمد و هر چند خواست باز به جای رود، نتوانست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار
سوراخ در فرهنگ فارسی هوشیار
- منفذ، شکاف، رخنه
فارسی به ایتالیایی
سوراخ در فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
سوراخ در فارسی به آلمانی
- Eröffnung, Öffne, Öffnend, Öffnung
واژه پیشنهادی
سوراخ در واژه پیشنهادی
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید