معنی سخن سنج
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
کسی که بتواند سخنی را بسنجد و نیکوبد آن را دریابد، سخنسنجنده، سخنشناس، ادیب،
[قدیمی، مجاز] شاعر،
حل جدول
ناقد ادبى
فارسی به انگلیسی
Critic
فارسی به عربی
ناقد
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه بر زموز سخن واقف است. سخن فهم سخن شناس ادیب نقاد.
معادل ابجد
823