معنی زواله

زواله
معادل ابجد

زواله در معادل ابجد

زواله
  • 49
حل جدول

زواله در حل جدول

  • گلوله خمیر یک چانه نان
فرهنگ معین

زواله در فرهنگ معین

  • (زَ لِ) (اِ.) گلوله خمیر که به مقدار یک قرص نان ساخته باشند.
لغت نامه دهخدا

زواله در لغت نامه دهخدا

  • زواله. [زَ ل َ / ل ِ] (اِ) گلوله ٔ آرد خمیرکرده ای را گویند که به مقدار یک ته نان ساخته باشند. (برهان). گلوله ٔ آرد راگویند که به مقدار نانی علیحده ساخته باشند. (جهانگیری). خمیری که از جهت نان و آش مدور کنند. (فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). گلوله ٔ آرد راگویند که برای نان پختن تیار کرده باشند. (غیاث). گلوله ٔ آرد خمیرکرده که بمقدار یک قرص نان ساخته باشند. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء). کنده. گلوله ٔ خمیر. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

زواله در فرهنگ عمید

  • تکه و گلولۀ خمیر به ‌اندازۀ یک قرص نان،
    گلولۀ گلی و مهرۀ کمان‌گروهه: زواله‌اش چو شدی از کمان‌گروهه برون / ز حلق مرغ به‌ساعت فروچکیدی خون (کسائی: لغت‌نامه: زواله)،. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

زواله در گویش مازندرانی

  • آشغال، خاک روبه، بخش بالایی یا لبه ی تنور
فرهنگ فارسی هوشیار

زواله در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) گلوله آرد خمیر کرده که به مقدار یک قرص نان ساخته باشند، خمیر پاره های مالیده که به جهت بغرا مهیا سازند فرزدقه، گلوله ای از گل به مقدار فندقی مهره کمان گروهه. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید