معنی روشمند
فارسی به انگلیسی
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی روشمند با روش
مترادف و متضاد زبان فارسی
روشمند، سامانمند، قاعدهمند، نظاممند، مدون، منسجم،
(متضاد) نامنسجم
معادل ابجد
600