معنی دوستان

لغت نامه دهخدا

دوستان

دوستان. (اِ) جمع دوست است اما گاه به معنی مفرد استعمال می شود. (ناظم الاطباء).

دوستان. (اِخ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش بدره ٔ شهرستان ایلام است. این دهستان بین دهستانهای علیشروان، شیروان چرداول، ارکواز و رودخانه ٔ صمیره واقع شده. منطقه ای است کوهستانی با هوای معتدل. آب قراء دهستان از چشمه تأمین می شود. محصول عمده، غلات و لبنیات و شغل عمده ٔ اهالی زراعت و گله داری است. از 12 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 1800 تن است. راههای دهستان مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ابوحامد دوستان

ابوحامد دوستان. [اَ م ِ دِ] (اِخ) یکی از مشایخ متصوفه بمائه ٔ چهارم هجری، معاصر با خواجه عبداﷲ انصاری. او در مرو میزیست و علت شهرت او بدوستان آن بود که وی پیوسته در طی سخن گفتی دوستان چنین و چنان کنند.

فارسی به انگلیسی

حل جدول

دوستان

یاران، رفیقان

احباب

یاران

اتراب

اودا

فیلمی با بازی مهوش وقاری


دوستان خدا

اولیا


دوستان خاموش

کتب


دوستان نزدیک

رفقا


دوستان و یاران

احبا

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کل دوستان

همه دوستان

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

دوستان

521

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری