معنی خوبتر

لغت نامه دهخدا

خوبتر

خوبتر. [ت َ] (ص تفصیلی) بهتر. نیکوتر. اطیب. الطف:
بهزار دل زمانه ببقا حریف بادت
که زمانه را حریفی ز تو خوبتر نباید.
خاقانی.

حل جدول

خوبتر

‌ارجح


نیکوتر و خوبتر

بهتر


بهتر و خوبتر

نیکتر

ارجح


افضل

برتر، بهتر، نیکوتر، خوبتر، بیشتر

فرهنگ فارسی هوشیار

خوبتر

بهتر، نیکوتر، اطیب

واژه پیشنهادی

افضل

خوبتر

انگلیسی به فارسی

better

خوبتر

فرهنگ فارسی آزاد

حسنی

حُسْنی، خوبتر، نیکوتر (مُؤنَّثِ اَحْسَن)،

نام های ایرانی

به آفرین

دخترانه، به (بهتر یا خوبتر) + آفرین (واژه تحسین)


بهکامه

دخترانه، مرکب از به (بهتر، خوبتر) + کامه (آرزو)


بهتا

دخترانه، مرکب از به (بهتر، خوبتر) + تا (یار، همتا)


بهفر

پسرانه، مرکب از به (بهتر، خوبتر) + فر (شکوه، جلال)


بهشید

دخترانه، مرکب از به (بهتر، خوبتر) + شید (روشنایی یا خورشید)

معادل ابجد

خوبتر

1208

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری