معنی خانوادهدار
حل جدول
باگهر
مترادف و متضاد زبان فارسی
شریف، محترم، اصیل
طایفهدار
فامیلدار، خانوادهدار، فامیلدوست، خانوادهدوست
شرافتمند
اصلدار، اصیل، بااصالت، باشرف، بزرگوار، خانوادهدار، شریف، نجیب،
(متضاد) بیاصل، وضیع
معادل ابجد
872