معنی حضرات

لغت نامه دهخدا

حضرات

حضرات. [ح َ ض َ] (ع اِ) حضرت. آقایان. مخدومان. بزرگان. (آنندراج). || حضرات خمس الهیه؛ پنج محضر و مقام است به اصطلاح عرفا که جرجانی آن ها را چنین تعریف نموده است: 1- حضرت غیب مطلق و عالم آن عالم اعیان ثابته میباشد. 2- حضرت علمیه که برابر حضرت شهادت مطلق است، و عالم آن عالم ملک باشد. 3 و 4- حضرت غیب مضاف که دو بخش دارد نخست آنکه بحضرت غیب مطلق نزدیک است وعالم آن عالم ارواح جبروتی و ملکوتی یعنی عالم عقول و نفوس مجرد باشد دوم آنکه بشهادت مطلق نزدیک است وعالم آن عالم مثال است و بعالم ملکوت نامیده شود. 5- حضرت جامع چهار حضرت گذشته است، و عالم آن عالم انسان جامع همه ٔ عوالم میباشد. (تعریفات صص 60- 61).

حل جدول

حضرات

بزرگان قوم، صاحبان جاه و مقام

عنوانی احترام‌آمیز برای افراد

بزرگان قوم، صاحبان جاه و مقام، عنوانی احترام آمیز برای افراد


عنوانی احترام‌آمیز برای افراد

حضرات


عنوانی احترام آمیز برای افراد

حضرات


بزرگان قوم- صاحبان جاه و مقام

حضرات


آقایان و بزرگان

حضرات

فرهنگ فارسی هوشیار

حضرات

آقایان، مخدومان، بزرگان


عالیات

(تک: عالیه) بنگرید به عالیه (صفت اسم) جمع عالیه: حضرات عالیات عتبات عالیات.

فرهنگ معین

حضرات

جمع حضرت.، اشخاص حاضر و موجود، برای تعظیم کسان استعمال می شود. [خوانش: (حَ ضَ) [ازع.] (اِ.)]

انگلیسی به فارسی

messieurs

حضرات

واژه پیشنهادی

نام های ایرانی

صفورا

دخترانه، مصرف کننده اندوخته ها-خالی کننده ظروف- نام همسر حضرت موسی و دختر حضرات شعیب

فرهنگ فارسی آزاد

فاران

فاران، سرزمینی است در مشرق سینا که بنی اسرائیل از آنجا عبور کردند. حدود این بیابان و ذکر عبور حضرات ابراهیم و اسحق و یعقوب و یوسف و داود از این صحرا در قاموس کتاب مقدس مسطور است،

معادل ابجد

حضرات

1409

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری