معنی بیوفایی
حل جدول
فارسی به عربی
زنا
مترادف و متضاد زبان فارسی
پیمانشکنی، خیانت، غدر، جفاجویی،
(متضاد) وفاداری
لان
بیوفایی، عهدشکنی، گودال، مغاک
بدعهدی
پیمانشکنی، پیمانگسلی، سستعهدی، سستپیمانی، عهدشکنی، بیوفایی،
(متضاد) خوشعهدی
غدر
بیوفایی، پیمانشکنی، نقضعهد، جفا، جور، خیانت، تزویر، حیله، فریب، مکر
جفا
آزار، اذیت، بیوفایی، بیمهری، تطاول، جور، ستم، ظلم، غدر، نامهربانی،
(متضاد) مهر
خیانت
بدعهدی، بیوفایی، پیمانشکنی، عهدشکنی، غدر، بیعصمتی، بیعفتی، زناکاری، دزدی، دغلی، نادرستی، ناراستی
فرهنگ عمید
غدار بودن، بیوفایی، حیلهگری،
غدر
خیانت کردن،
بیوفایی کردن،
نقض عهد، بیوفایی،
خیانت،
مکر، فریب،
* غدر اندیشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * غدر کردن
* غدر داشتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * غدر کردن
* غدر کردن: (مصدر لازم) [قدیمی]
بیوفایی کردن، پیمان شکستن،
خیانت کردن،
فریب دادن، حیله کردن،
لان
بیوفایی: میآیدم ز رنگ تو ای یار بوی لان / برکندهای ز خشم دل از یار مهربان (مولوی: لغتنامه: لان)،
بیحقیقتی،
بیوگرافی
بازیگر (1937 کالیفرنیا- آمریکا) تحصیلاتش را در رشته مهندسی دانشگاه هاوایی به پایان برد. ابتدا از اوایل دهه 1960 وارد سینمای ایتالیا شد. با فیلم هالیوودی روسها دارندمیآیند، روسها دارند میآیند به شهرت رسید. تا اوایل دهه 1970 نقشهای اول را به عهده میگرفت. از فیلمهایش: بیوفایی کامل، سه شب عشق، غروب شتابان، دور شدن، گروهبان، آخرین فیلم، سفر طلایی سندباد، آزادی عمل، ببرها گریه نمیکنند، بیگانه کننده، شبح سگ، ویک، استاد وحشت.
معادل ابجد
119