معنی بی‌زوال

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌زوال

همیشگی، جاودان، جاوید، باقی، مانا، پایدار، پاینده، مستدام، دایم،
(متضاد) فانی

فرهنگ عمید

لایزال

زوال‌ناپذیر، بی‌زوال، جاوید، ابدی،


لم یزل

بی‌زوال، پاینده، جاودان،
از صفات باری‌تعالی،


انوشه

بی‌مرگ، بی‌زوال، جاویدان، جاوید،
شراب انگوری،

معادل ابجد

بی‌زوال

56

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری