معنی باتک

لغت نامه دهخدا

باتک

باتک. [ت ِ] (ع ص) برّان: سیف باتک، شمشیر برّان. (منتهی الارب) (آنندراج). تیز.

باتک. [ت ِ] (اِخ) نام شمشیر مالک بن کعب همدانی. (منتهی الارب) (آنندراج).

باتک. [ت َ] (اِخ) دهی ازبخش سرباز شهرستان ایرانشهر در 13هزارگزی خاور سرباز، کنار راه مالرو سرباز به زابلی. کوهستانی، گرمسیر، مالاریائی. سکنه ٔ آن 300 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، خرما، برنج کاری و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


بتوک

بتوک. [ب َ] (ع ص) بران. (منتهی الارب) (آنندراج). برنده. (ناظم الاطباء). باتک. تیز. و رجوع به باتک و بتک شود.


بسیا

بسیا. [ب َ] (اِ) شراب انگور راگویند بلغت زند و پازند. (برهان) (از هفت قلزم) (انجمن آرا) (آنندراج). بلغت زند شراب انگور و خمر. (ناظم الاطباء). هزوارش، بسی یا پهلوی باتک، باده «یونکر103« »یوستی بندهش 880» (از حاشیه برهان چ معین).


بران

بران. [ب ُرْ را] (نف) تیز و برّنده. قطعکننده. بُرّا. (آنندراج). قاطع. برنده. سخت برنده. حاد. صارم. باتک. بتار: سیف خضام، شمشیر بران. حربه حذباء؛ بسیار بران که زخم را فراخ کند. (منتهی الارب):
شنیدم که باشد زبان سخن
چو الماس بران و تیغ کهن.
ابوشکور.
چه چیز است آن رونده تیر خسرو
چه چیز است آن بلالک تیغ بران
یکی اندر دهان حق زبانست
یکی اندر دهان مرگ دندان.
عنصری.
یکی پران تر از صرصر یکی بران تر از خنجر
سیم شیرین تر از شکّر چهارم تلخ چون دفلی.
منوچهری.
فرمانهای ایشان چون شمشیر بران است. (تاریخ بیهقی).
غارت بحر آمده ست غایت جودش چنانک
آفت بیشه شده ست تیشه ٔ بران او.
خاقانی.
ز آسمان کآن کبودکیمختی است
تیغ برانْش را قراب رساد.
خاقانی.
چون باران تیغهای بران میرسانیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).
سپر نفکند شیر غران ز چنگ
نیندیشد از تیغ بران پلنگ.
سعدی.
تیغهای کشیده ٔ بران و پیکانهای آبدار چون باران. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان).
بی دلان گرچه بدشنام ندانند گریز
خنجر تجربه بران تر از این میباید.
شانی تکلو (از آنندراج).
- امثال:
حق شمشیر بران است.
رجوع به برا شود.

فرهنگ عمید

باتک

قاطع، بران،

حل جدول

باتک

تیز


ضدحمله

باتک


تیز

باتک


تیز و برنده

باتک


تیزوبرنده

برا، بران، باتک، حاد

فرهنگ فارسی هوشیار

باتک

شمشیر برنده

انگلیسی به فارسی

thallium - activated sodium iodide detector

آشکار ساز تالیم فعال شده - پدید سدیم اشکار ساز پرتو گاما که باتک بلور تالیم فعال شده پدید سدیم عمل می کند.

معادل ابجد

باتک

423

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری