معنی انفرادی
لغت نامه دهخدا
انفرادی. [اِ ف ِ] (ص نسبی) منسوب به انفراد؛ فردی: زندگی انفرادی. مقابل زندگی اجتماعی. تنها بسر بردن.
فارسی به انگلیسی
Individual, Solo, Single, Single-Handedly
فرهنگ فارسی هوشیار
تکی اوازیک (صفت) منسوب به انفراد فردی مقابل جمعی: زندگی انفرادی.
امراض انفرادی
بیماری های پراکنده
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
تکی، تنهایی، فرادا، فردی،
(متضاد) جمعی
فرهنگ واژههای فارسی سره
تنهایی
کلمات بیگانه به فارسی
تنهایی
عربی به فارسی
فارسی به عربی
فردیه
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
346