معنی اشاره نامعلوم
حل جدول
بهمان
نامعلوم
نا مشخص،مجهول،نامشخص
مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامشخص، نامحقق
نشناخته
ناشناخته
نادانسته، ناشناخته، مجهول، نامحقق،
لغت نامه دهخدا
نامعلوم. [م َ] (ص مرکب) غیرمعین. (ناظم الاطباء). مجهول. نامشخص: که راه مخوف است و... هنگام حرکت نامعلوم. (کلیله و دمنه). || نشناخته. (ناظم الاطباء). نامعروف.
فرهنگ فارسی هوشیار
سر درگم ناپیدا نادانسته ورو مند ناشناخته مجهول، نامعین غیرمشخص: } سرنوشت نامعلوم {
فرهنگ عمید
ناشناخته، مجهول،
نامعین،
مترادف و متضاد زبان فارسی
مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامحقق، نامشخص،
(متضاد) مشخص
فارسی به عربی
فارسی به ایتالیایی
indeterminato
فارسی به آلمانی
Unsicher [adjective]
فرهنگ واژههای فارسی سره
نمارش، نمار
معادل ابجد
744