معنی اجمالی
فارسی به انگلیسی
Schematic, Synoptic
فرهنگ فارسی هوشیار
سرسری (صفت) منسوب به اجمال، مختصر مجمل علم اجمالی. یا نظر اجمالی کردن. نظر کلی و عمومی کردن بطور خصه در چیزی یا کاری نظر کردن.
علم اجمالی
دانش فشرده
لغت نامه دهخدا
اجمالی. [اِ] (ص نسبی) به اِجمال. مقابل تفصیلی: علم اجمالی.
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
کوتاه، گزیده
فارسی به عربی
عربی به فارسی
درشت , بزرگ , ستبر , عمده , ناخالص , زمخت , درشت بافت , زشت , شرم اور , ضخیم , بی تربیت , وحشی , توده , انبوه , وزن سرجمع چیزی () , جمع کل , بزرگ کردن , جمع کردن , زمخت کردن , کلفت کردن , بصورت سود ناویژه بدست اوردن
فارسی به آلمانی
Überfliegen, Untersuchen
معادل ابجد
85