معنی اجمالی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اجمالی. [اِ] (ص نسبی) به اِجمال. مقابل تفصیلی: علم اجمالی.

حل جدول

مختصر و کوتاه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کوتاه، گزیده

فرهنگ فارسی هوشیار

سرسری (صفت) منسوب به اجمال، مختصر مجمل علم اجمالی. یا نظر اجمالی کردن. نظر کلی و عمومی کردن بطور خصه در چیزی یا کاری نظر کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر