معنی آرت

لغت نامه دهخدا

آرت

آرت. [رَ] (اِ) نام پرنده ای. || مِرفَق. آرنج. آرج.وارن. بندگاه ساعد و بازو. آرن. رونکک و بعید نیست که به این معنی مصحف آرن باشد. و رجوع به آرج شود.

حل جدول

آرت

هنرفرنگی، سیم زمین در اصطلاح برقکاران

هنر فرنگی

هنر فرنگی، سیم زمین در اصطلاح برقکاران


آپ آرت

از سبک های نقاشی


آرت کارنی

برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال 1974 میلادی


آرکئولوژی، باروک، آپ آرت

از سبک های نقاشی


آرکئولوژی ، باروک ، آپ آرت

از سبک‌ های نقاشی


سیم متصل به زمین

آرت


هنر فرنگی، سیم زمین در اصطلاح برقکاران

آرت


سیم زمین در اصطلاح برقکاران

آرت


هنر فرنگی

آرت

گویش مازندرانی

آرت

آرد، آردبرنج، گندمووو، نام عام کوه

واژه پیشنهادی

از نقاشان پاپ آرت

دیوید هاکنی

وین تیبو

معادل ابجد

آرت

601

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری