معنی آرت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آرت. [رَ] (اِ) نام پرنده ای. || مِرفَق. آرنج. آرج.وارن. بندگاه ساعد و بازو. آرن. رونکک و بعید نیست که به این معنی مصحف آرن باشد. و رجوع به آرج شود.

حل جدول

هنرفرنگی، سیم زمین در اصطلاح برقکاران

هنر فرنگی

هنر فرنگی، سیم زمین در اصطلاح برقکاران

گویش مازندرانی

آرد، آردبرنج، گندمووو، نام عام کوه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر