معنی آت

فرهنگ فارسی هوشیار

آت

(آت) در عربی علامت جمع مو ء نث سالم است: کلمات (جمع: کلمه) استخراجات (جمع: استخراج) معلمات (جمع: معلمه) کیفیات (جمع: کیفیه کیفیت) .


ها آت

(اسم) جمع: ها ء (حرف) : ((و چون شرح ها آت اصلی و وصلی بر نهج صواب معلوم شد بدانک ها آت وصلی دو نوع است. . . ))


آت قویروغی

ترکی دم اسبی از گیاهان


استدعا آت

جمع استدعا ء

حل جدول

آت

مترادف آشغال

گوشت آذری

مترادف آشغال، باآشغال می آید، گوشت ترکی، اسب آذری، علامت جمع

با آشغال می آید

مترادف آشغال، با آشغال می آید، گوشت ترکی، اسب آذری، علامت جمع


آت کینسون

نام واقعی مستربین

ترکی به فارسی

آت

اسب


سا آت

ساعت


آت یاریشی

مسابقهءاسب دوانی

لغت نامه دهخدا

تژه آت

تژه آت. [ت ِ ژِ] (اِخ) ساکنان تژه. اهالی تژه. رجوع به تژه آتی و تژه در همین لغت نامه شود.


اله آت

اله آت. [اِ ل ِ] (اِخ) اله آتیک. فلاسفه ٔ یونان قدیم که مشهورترین آنان کسینوفانوس، برمانیدس (پارمنید) و زنون ایلیایی هستند و آنان را اهل عقل باید گفت زیرا شیوه ٔ ایشان شیوه ٔ تعقل و استدلال است در مقابل مشاهده و تجربه که شیوه ٔ اهل حس است. رجوع به سیر حکمت در اروپا ج 1 ص 11 و ایلیایی در این لغت نامه شود.

معادل ابجد

آت

401

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری