معنی یعسوب

لغت نامه دهخدا

یعسوب

یعسوب. [ی َ] (ع اِ) پادشاه زنبوران عسل. (منتهی الارب) (از غیاث) (ناظم الاطباء) (آنندراج). مهتر زنبوران. (دهار). میرملکه. رسمو. وار. ملکه ٔ کندوی عسل. (یادداشت مؤلف). ملک النحل. امیر منج. (زمخشری):
یعسوب امت است علی وار از آنکه سوخت
زنبورخانه ٔ زر و سیم آذر سخاش.
خاقانی.
|| زنبور نر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (آنندراج). || رئیس بزرگ. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از غیاث). مهتر قوم. مهتر مردمان. (یادداشت مؤلف). || نوعی از کبک. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). کبک نر است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). || پرنده ای بزرگتر از ملخ و یا خردتر از آن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). سورنگ. و آن طایری است خرد از ملخ که دمی دراز دارد. ج، یعاسیب. (از مهذب الاسماء). || سپیدی است در روی اسب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). دایره ای است در مرکض اسب. ج، یعاسیب. || (اِخ) نام اسب نبی (ص). (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


یعسوب الدین

یعسوب الدین. [ی َ بُدْ دی] (اِخ) لقبی است که شیعیان به حضرت علی بن ابی طالب (ع) دهند. لقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام. (از مجموعه ٔ مترادفات ص 250) (یادداشت مؤلف). و رجوع به یعسوب المؤمنین و علی شود.


یعسوب المؤمنین

یعسوب المؤمنین. [ی َ بُل ْ م ُءْ م ِ] (اِخ) یعسوب الدین. لقب مرتضی علی (ع) زیرا که در هنگام خلافت آن حضرت تمامی مؤمنین صادقین در هر امر تابع و پیرو آن جناب بودند. (از آنندراج) (غیاث). و رجوع به علی و یعسوب الدین شود.


یعاسیب

یعاسیب. [ی َ] (ع اِ) ج ِ یعسوب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (آنندراج). رجوع به یعسوب شود.


شاه نحل

شاه نحل. [هَِ ن َ] (اِخ) لقب حضرت علی علیه السلام چه آن حضرت را یعسوب المؤمنین لقب است و یعسوب پادشاه زنبوران شهد را گویند. (آنندراج بنقل از غیاث اللغات).


امیر منج

امیر منج. [اَ رِ م ُ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) شاه زنبوران. یعسوب. (زمخشری).

حل جدول

یعسوب

پادشاه زنبورها


پادشاه زنبورها

یعسوب

فرهنگ فارسی هوشیار

یعسوب

پادشاه زنبوران عسل، مهتر زنبوران، میر ملکه، زنبور نر


یعسوب الدین

لقبی که شیعیان به حضرت علی امیر المومنین (ع) دادند


یعسوب المومنین

سالار باور مندان پاژ نام علی (ع)

فرهنگ فارسی آزاد

یعسوب

یَعسُوب، رئیس و بزرگ قوم، پیشوا و رهبر، ملکه زنبور عسل، پرنده ای کوچک (جمع: یَعاسِیب)،


یعسوب الدین

یَعسُوبُ الدِّین، از اَلقاب حضرت علی می باشد،

فرهنگ معین

یعسوب

پادشاه زنبوران عسل، رییس بزرگ. [خوانش: (یَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

یعسوب

ملکۀ زنبورعسل،
[مجاز] سرکرده، پیشوا، بزرگ قوم،

معادل ابجد

یعسوب

148

قافیه

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری