معنی امیر منج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
امیر منج. [اَ رِ م ُ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) شاه زنبوران. یعسوب. (زمخشری).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.