معنی گازوئیل

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

گازوئیل

این واژه را به گونه ی } گاسویل { در برخی از واژه نامه ها آورده اند و آن را فرانسوی دانسته اند این آمیزه در فرهنگ فرانسه سعید نفیسی دیده نشد سوج (اسم) روغن قابل احتراق برای موتور های دیزل که از نفت استخراج میشود.

فرهنگ معین

گازوئیل

[فر.] (اِ.) روغن قابل احتراق برای موتورهای دیزل که از نفت استخراج می شود.

فرهنگ عمید

گازوئیل

از فرآورده‌های نفتی که به عنوان سوخت در موتورهای دیزل به کار می‌رود، نفت گاز،

حل جدول

گازوئیل

سوخت خودروهای دیزلی


سوخت خودروهای دیزلی

گازوئیل


نفت گاز

گازوئیل


دیزل

نوعی موتور با سوخت گازوئیل

فارسی به ایتالیایی

ترکی به فارسی

مازوت

گازوئیل

انگلیسی به فارسی

gas oil

گازوئیل، نفت گاز


fuel oil

مازوت، گازوئیل، نفت سیاه، نفت کوره (هر روغنی که به عنوان سوخت به کار رود)

مترادف و متضاد زبان فارسی

بنزین

تقطیرشده نفت، سوخت،
(متضاد) گازوئیل


سوخت

بنزین، نفت، گازوئیل، مواد سوختی، سوخته

لغت نامه دهخدا

باک

باک. (فرانسوی، اِ) جای بنزین گازوئیل در وسائط موتوری خاصه اتومبیل.

معادل ابجد

گازوئیل

74

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری