معنی کمارزش
حل جدول
نازل
سکه کمارزش
پاپاسی
چیز دورانداختنی- اسباب و لوازم کمارزش
آتواشغال
آتواشغال
چیز دورانداختنی، اسباب و لوازم کمارزش
تحفه نطنز
اصطلاحا به چیز و حتی به شخص بیمقدار کمارزش میگویند.
فرهنگ عمید
کمقیمت، کمارزش،
تباه
ضایع،
فاسد،
نابود،
[قدیمی] زبون، کمارزش،
پاپاسی
سکۀ کمبها، پولخرد کمارزش، پول سیاه، پشیز،
پشیز
پولک، فلس،
پول خُرد فلزی کمارزش، پول سیاه. [قدیمی]
سکۀ مسین کمارزش که در زمان ساسانیان رایج بوده: سخن تا نگویی به دینار مانی / ولیکن چو گفتی پشیزی مسینی (ناصرخسرو: ۱۷)،
غث
لاغر، کمگوشت،
سخن سست و نادرست،
* غثوسمین: [مجاز]
بدوخوب،
سخن شیوا همراه با سخن غیرفصیح،
[قدیمی] کمارزش و ارزشمند،
[قدیمی] همهچیز،
مترادف و متضاد زبان فارسی
اندک، قلیل، کم، ناچیز، کمارزش
حقیرانه
صفت توام باحقارت، حقارتآمیز، کمارزش، بیاهمیت، غیرقابل توجه، ناچیز
بیقدر
بیارزش، غیرمهم، کمارزش، کمبها، بیعزت، پست، حقیر، فرومایه، ناقابل،
(متضاد) ارزشمند
مفت
رایگان، مجانی، ناخریده، کمارزش، ارزان، بیهوده، لاطائل، مزخرف،
(متضاد) بمزد، گران
ارزان
رخیص، کمارزش، کمبها، کمقیمت، مفت، مناسب، نازل،
(متضاد) گران
معادل ابجد
568