معنی کاتالیزور
فرهنگ معین
(زُ) [فر.] ماده ای که باعث تغییر سرعت یک فعل و انفعال شیمیایی می شود بدون آن که مستقیماً در آن فعل و انفعال وارد شود، کاتالیزگر، آسان گر.
فرهنگ عمید
مادهای که سرعت واکنشهای شیمیایی را افزایش میدهد و خود در پایان واکنش بدون تغییر باقی میماند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
کنشیار
واژه پیشنهادی
حل جدول
کلمات بیگانه به فارسی
کنشیار
فرهنگ فارسی هوشیار
انگیزه، کمک کننده، در اصطلاح شیمی ماده ای که انجام واکنش شیمیائی را تسریع و ممکن میکند اما خود وارد واکنش شیمیائی نمی شود
فارسی به انگلیسی
Accelerant, Catalyst
انگلیسی به فارسی
کاتالیزور اسیدی
cocatalyst
کمک کاتالیزور
homogeneous catalyst
کاتالیزور همگن
pseudocatalysis
شبه کاتالیزور
معادل ابجد
675