معنی کاتالوگ
فرهنگ عمید
فهرست کالاها یا تولیدات یک مؤسسه یا نمایشگاه،
دفترچهای که در آن طرز کار قسمتهای مختلف یک دستگاه توضیح داده میشود،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Catalog, Catalogue
فارسی به ایتالیایی
catalogo
فرهنگ معین
دفترچه ای که طرز کار دستگاهی را نشان دهد، کارنما. (فره)، فهرست، فهرست راهنمای اشیاء، بروشور، کالانما (فره). [خوانش: (لُ) [فر.] (اِ.)]
فارسی به عربی
دلیل، ذخیره فنیه
فارسی به آلمانی
Katalog (m), Katalog [noun], Verzeichnis (n)
واژه پیشنهادی
کارنما
معادل ابجد
478