معنی چرب‌زبانی

فرهنگ عمید

چربزبانی

شیرین‌زبانی،
خوشامدگویی، چاپلوسی: دشمن، چو نکوحال شدی گرد تو گردد / زنهار مشو غره بدان چرب‌زبانیش (ناصرخسرو: ۲۹۵)،


چاپلوسی

چرب‌زبانی، تملق،


چرب گویی

چرب‌زبانی،
شیرین‌سخنی،


زبان بازی

تملق، چاپلوسی، چرب‌زبانی،


چرب سخنی

خوش‌سخنی،
چرب‌زبانی، چاپلوسی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

چرب‌زبانی

خوش‌سخنی، چرب‌گویی، چرب گفتاری، شیرین‌زبانی، تملق، چاپلوسی، تعارف مداهنه، مجامله، مجیزگویی، چرب‌گویی، چرب‌گفتاری


چرب‌زبانی کردن

چاپلوسی کردن، تملق گفتن، سخنان‌فریبنده گفتن، خوشامدگویی کردن


مداهنه

تملق، چاپلوسی، چرب‌زبانی، زبان‌به‌مزدی، چرب‌زبانی کردن، تملق گفتن


چاخان‌بازی

چرب‌زبانی، تملق‌گویی، پشت‌هم‌اندازی


مجیز

تملق، چاپلوسی، چرب‌زبانی


متملقانه

چاپلوسانه، مداهنه‌گرانه، با چرب‌زبانی

حل جدول

چرب‌زبانی

لاوه

تملق

مداهنه


چاپلوسی و چرب‌زبانی

مداهنه


مجامله

چرب‌زبانی، زبان‌بازی

معادل ابجد

چرب‌زبانی

275

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری