معنی پرخرج

لغت نامه دهخدا

پرخرج

پرخرج. [پ ُ خ َ] (ص مرکب) بسیارخرج. که خرج بسیار دارد. که هزینه ٔ فراوان دارد.

حل جدول

فرهنگ عمید

پرخرج

دارای خرج بسیار، آنچه هزینۀ بسیار دارد،

فارسی به عربی

پرخرج

غالی

فرهنگ فارسی هوشیار

پرخرج

آنکه هزینه بسیار دارد

انگلیسی به فارسی

expensive

پرخرج


sumptuous

پرخرج

سوئدی به فارسی

dyr

گران، پرخرج،


dyra

گران، پرخرج،

فنلاندی به فارسی

tyyris

گران , گزاف , فاخر, گران , پرخرج.

عربی به فارسی

غالی

گران , گزاف , فاخر , پرخرج

فرانسوی به فارسی

"somptueux (adjectif; adverbe) "

مجلل , پرخرج , گران , وعالی.

اسپانیایی به فارسی

costoso

گران، گزاف، فاخر، گران، پرخرج.

معادل ابجد

پرخرج

1005

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری