معنی پاکسرشت
حل جدول
فرهنگ عمید
پاکسرشت،
پاک طینت
پاکسرشت، پاکنهاد
پاک منش
پاکسرشت، پاکنهاد،
پاکیزه طبع
پاکطبع، پاکسرشت، پاکنهاد،
آراسته
زینتدادهشده،
پاکسرشت: جوان آراسته،
[قدیمی] مرتب، منظم،
پاکیزه سرشت
پاکسرشت، پاکنهاد، پاکطینت: عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت / که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت (حافظ: ۱۷۲)،
مترادف و متضاد زبان فارسی
پاکسرشت، پاکنهاد، خوبسرشت، خوشقلب، خوشنیت،
(متضاد) بدطینت
معادل ابجد
983