معنی پاپیون
لغت نامه دهخدا
پاپیون. [پی یُن ْ] (فرانسوی، اِ) پروانه. || نوعی دستمال گردن به شکل پروانه.
پاپیون. [یُن ْ] (اِ) نوعی از بوزینه به افریقا، کوتاه بالا و پرقوت با سری بزرگ و دمی کوتاه.
فارسی به انگلیسی
Bow Tie
فرهنگ معین
پیرایه ای معمولاً پارچه ای به شکل پروانه، که با کش یا قیطان به یقه یا موی سر بسته می شود، نوار یا روبانی که به شکل پروانه گره خورده است. [خوانش: [فر.] (اِ.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
شاهپرک، پروانه
فرهنگ عمید
وسیلۀ تزئینی از جنس پارچه و به شکل پروانه که با کش یا سنجاق به یقه، لباس، یا مو بسته شود،
نوار یا روبانی که به این شکل گره خورده است،
حل جدول
فکل
کراوات ، پاپیون
فکل
کراوات، پاپیون
فکل
نویسنده رمان پاپیون
شاریر
نویسنده فرانسوی رمان مشهور پاپیون
شاریر
به افراد پاپیون زده می گفتند
فُکلی
واژه پیشنهادی
نوعی دستمال گردن به شکل پروانه
فیلمی از شافنر
پاپیون
فیلمی از فرانکلین.جی شافنر
پاپیون
انگلیسی به فارسی
پاپیون
معادل ابجد
71