معنی هوچیگری

حل جدول

هوچیگری

برپا کردن جنجال برای دستیابی به هدفی ناروا

بر پا کردن جنجال برای دستیابی به هدفی ناروا

شانتاژ


بر پا کردن جنجال برای دستیابی به هدفی ناروا

هوچیگری


برپا کردن جنجال برای دستیابی به هدفی ناروا

هوچیگری

فرهنگ فارسی هوشیار

هوچیگری

هو گری

واژه پیشنهادی

هوچیگری

شانتاژ

لغت نامه دهخدا

چاچولبازی

چاچولبازی. (حامص مرکب) شارلاتانی حقه بازی. شیادی. طراری. زبان بازی. هوچیگری.


رجاله بازی

رجاله بازی. [رَج ْ جا ل َ / ل ِ] (حامص مرکب) پستی و بی شخصیتی نشان دادن. هوچیگری و آشوب طلبی نمودن. اعمال اراذل و اوباش را مرتکب شدن. و رجوع به رجاله شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

چاچول‌بازی

پشت‌هم‌اندازی، لاف‌زنی، زبان‌بازی، هوچیگری، حیله‌گری، نیرنگ‌بازی، دورویی، حقه‌بازی، فریب‌کاری، تزویر، شیادی

فرهنگ معین

شانتاژ

[فر.] (اِ.) هوچیگری، تلاش برای شکست رقیب از راه سفسطه، تهدید به افشاگری، تهییج و تحریک شنوندگان و جلوگیری از مطرح شدن یا اثر گذاشتن سخنان رقیب.

معادل ابجد

هوچیگری

254

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری