معنی نژادها
حل جدول
انساب
واژه پیشنهادی
روانشناسی
گفتار در پیدایش نژادها، مبحث مبادی نژادها
Ethnography
نظر با همدارند، مطالعه علمی نژادها، نژاد پرستی .قوم نگاری، تشریح علمی، نژادهای بشراز نظر آداب و رسوم و اختلافاتی کهازاین نقطه
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع نسب، پشتها، نژادها
انگلیسی به فارسی
تولید و تناسل در میان هم نژادها
anthropography
رشته ای از علم انسان شناسی که درباره تاثیر اوضاعجغرافیائی بر روی نژادها صحبت میکند
سوئدی به فارسی
فرهنگ معین
جمع نَسَب.، نژادها، خویشاوندها. [خوانش: (اَ) [ع.] (اِ.)]
اصول
جمع اصل.، جمع اصل.، ریشه ها، پایه ها، نژادها، گوهرها، علوم شرعی که از چهار اصل تشکیل می شود: کتاب، سنت، اجمعا، قیاس.، ~ دین به عقیده اهل سنت سه اصل است: توحید، نبوت، معاد و شیعه دو اصل عدل و امامت را بر آن افزوده و معتقد [خوانش: (اِ) [ع.]]
لغت نامه دهخدا
سلسله پیوند. [س ِ س ِ ل َ / ل ِ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ] (نف مرکب) کسی که پیوند دهد قرابتها و نژادها را بهم. (ناظم الاطباء).
معادل ابجد
1061