معنی نهفتگی
لغت نامه دهخدا
نهفتگی. [ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ] (حامص) پوشیدگی. پنهانی. (ناظم الاطباء). نهفته بودن. استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت. (یادداشت مؤلف). رجوع به نهفت و نهفته شود. || عفت. (یادداشت مؤلف) (از مهذب الاسماء). پاکدامنی. خدارت. (یادداشت مؤلف). || هر چیز نهفته و پنهان شده. (ناظم الاطباء).
فارسی به انگلیسی
Hiding, Latency, Secrecy, Stealth
فرهنگ عمید
نهفته ماندن، پوشیدگی، دورۀ کمون،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
نهفته ماندن پوشیدگی. توضیح دوره ای که عوامل بیماری زا (میکربها) در بدن بدون علایم ظاهری و آشکار پیشروی میکنند و کم کم سلامت بدن مریض را مختل میسازند و بمرحله ای میرسانند که غفلتا علایم ظاهری مرض آشکار میشود: دوره کمون.
دوره کمون
زمان نهفتگی
بطون و ظهور
نهفتگی و نمایانی
ظهور و بطون
پیدایی و نهفتگی
فارسی به عربی
احتضان
فرهنگ واژههای فارسی سره
نهفتگی
سوئدی به فارسی
رکود، نهفتگی،
انگلیسی به فارسی
فرانسوی به فارسی
رکود , نهفتگی.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
565