معنی ندیدبدید

لغت نامه دهخدا

ندیدبدید

ندیدبدید. [ن َ ب َ] (ص مرکب، از اتباع) تازه به دوران رسیده. تازه به عرصه رسیده. نوخاسته. نودولت. نوکیسه.
- امثال:
ندیدبدید وقتی که دید به خودش چسید.
|| خرده نگرش. اندک بین. اندک نگرش. که کم به چشم اوزیاد آید. (یادداشت مؤلف). || سخت لئیم و بخیل. (یادداشت مؤلف).


ندیدبدیدی

ندیدبدیدی. [ن َ ب َ] (حامص مرکب) نوکیسگی. نودولتی. تازه به دوران رسیدگی. صفت ندیدبدید. رجوع به ندیدبدید شود.


نودیده

نودیده. [ن َ / نُو دی دَ / دِ] (ن مف مرکب) تازه به دوران رسیده. (یادداشت مؤلف). ندیدبدید: عجاج، مردم نودیده و فرومایه.رعاع، مردم نودیده ٔ فرومایه ٔ ناکس. (منتهی الارب).


چیزنادیده

چیزنادیده. [دی دَ / دِ] (ن مف مرکب) در تداول مردم خراسان با فقیر و نوکیسه مرادف است. ندیدبدید. تازه به دوران رسیده. نوتوانگر: و مردم چیزنادیده را بر چیز استوار مدار. (منتخب قابوسنامه ص 183).


تازه بدوران رسید...

تازه بدوران رسیده. [زَ / زِ ب ِ دَ / دُو رَ / رِ دَ / دِ] (ن مف مرکب) کسی که از درجه ٔ پست بدرجه ٔ بلند ترقی کرده و مغرور شده باشد. (فرهنگ نظام). آنکه مال و منزلتی نداشته و بنوی دارا شده باشد. نودولت. ندیدبدید. نوکیسه. رجوع به نودولت شود.


ندید

ندید. [ن َ] (ن مف مرکب) نادیده. ندیده.نوکیسه. تازه به عرصه رسیده. رجوع به ندیده و نیز رجوع به ندیدبدید شود. || (مص مرخم منفی، اِمص) ندیدن. مقابل دید به معنی دیدن. || انکار. عدم قبول. عدم رغبت. بی عنایتی. (یادداشت مؤلف).
- چشم ندیدش به کسی افتاده است، چشم دیدن او را ندارد.


خرده نگرش

خرده نگرش. [خ ُ دَ /دِ ن ِ گ َ رِ] (ص مرکب) اندک بین. کوتاه نظر. نظرتنگ.تنگ چشم. چشم تنگ. ندیدبدید. خرده بین. لئیم. کوتاه بین. کوته بین. کم بین. (یادداشت بخط مؤلف):
خردک نگرش نیست که خرده نگرش کس
درگاه بزرگان همه ذل است و هوان است.
منوچهری.

حل جدول

ندیدبدید

آن که هنگام رویارویی با چیزهای تازه دچار حرص و ولع می‌شود


تازه به دوران رسیده

ندیدبدید


آن که هنگام رویارویی با چیزهای تازه دچار حرص و ولع می‌شود

ندیدبدید


کنایه از کسی که تازه به دوران رسیده

ندیدبدید، نوخاسته، نودولت، نوکیسه

فرهنگ عمید

ندیدبدید

آن‌که اخلاق و رفتار مردم نوکیسه و نظرتنگ را دارد، شخص نوکیسه و نظرتنگ،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ندیدبدید

تازه‌به‌دوران‌رسیده، نودولت، نوکیسه


نوکیسه

تازه‌بدوران‌رسیده، ندیدبدید، نودولت


تازه‌به‌دوران‌رسیده

ندیدبدید، نوخاسته، نودولت، نوکیسه

معادل ابجد

ندیدبدید

88

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری