معنی ناسزاگویی

حل جدول

ناسزاگویی

شتم، فحاشی، بدگویی، دشنام گویی

شتم


غیبت، ناسزاگویی، فحاشی

بدگویی


غیبت- ناسزاگویی- فحاشی

بدگویی


بدگویی

غیبت، ناسزاگویی، فحاشی

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناسزاگویی

بدگویی، دشنام‌گویی، سب، شتم، فحاشی

فارسی به انگلیسی

ناسزاگویی‌

Blasphemy, Blaspheme, Scurrility, Vituperation

گویش مازندرانی

بدرد

ناسزاگویی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

هتاکی

ناسزاگویی


فحاشی

ناسزاگویی

کلمات بیگانه به فارسی

فحاشی

ناسزاگویی

فرهنگ عمید

بدزبانی

ناسزاگویی، هرزه‌درایی،


درشت گویی

ناسزاگویی، سخن ‌درشت‌ ‌گفتن،

فرهنگ فارسی هوشیار

ابذا ء

بدگویی ناسزاگویی

ایتالیایی به فارسی

diffamazione

بدگویی , ناسزاگویی , سرزنش , افترا.

فرهنگ معین

فحاشی

(~.) [ع - فا.] (حامص.) بدزبانی، ناسزاگویی.

معادل ابجد

ناسزاگویی

165

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری