معنی موژیک

فرهنگ فارسی هوشیار

موژیک

روسی روستایی ‎ روستایی روسی دهقان روسی (پیش از انقلاب سوسیالیستی) توضیح موژیک با فراد روسیه که دارای ریش بلند و لباس ژولیده بودند اطلاق میشد و آنان گروه خاصی را تشکیل میدادند ولی بتدریج این اصطلاح شامل عموم طبقات بی بضاعت و بی سواد و بی تربیت روسیه شد.

لغت نامه دهخدا

موژیک

موژیک. (روسی، اِ) قَروی روس. دهاتی روسیه. روستایی روسی. (یادداشت مؤلف). در زبان روسی، دهاتی. روستایی. به افراد قدیم روسیه که دارای ریش بلند و لباس ژولیده بودند اطلاق می شد و آنان گروه خاصی را تشکیل می دادند. ولی به تدریج این اصطلاح شامل عموم طبقات بی بضاعت و بیسواد و بی تربیت روسیه شد.


چخوف

چخوف. [چ ِ خُف ْ] (اِخ) آنتون پاولویچ (1860- 1904م.). از نویسندگان نامدار و مشهور کشور روسیه است که بخصوص در نوشتن داستانهای کوتاه (نوول) سبکی مبتکرانه داشته و آثاری جاویدان و درخور تحسین بجای گذاشته است. رمان ها و نمایشنامه هایی هم که از این نویسنده ٔ معروف باقی مانده نمودار دیگری از قدرت و مهارت او در فن نویسندگی است. وی در هفدهم ژانویه ٔسال 1860 در «تاگانرک » بدنیا آمد و تحصیلات دبستانی و دبیرستانی خود را در همان شهر تمام کرد و در سال 1879 بمسکو رفت و در دانشکده ٔ پزشکی مسکو نام نویسی نمود. چخوف از همان سال اول ورود بدانشکده ٔ پزشکی دانشگاه به نویسندگی در روزنامه ها و مجلات هفتگی مسکو پرداخت و اولین اثر او در روزنامه ٔ فکاهی «استروکوزا» منتشر شد و در طی هفت سالی که در دانشکده ٔ پزشکی مشغول تحصیل بود در حدود چهارصد اثر مختلف (از داستان و رمان و یادداشت و مقاله و غیره) انتشار داد که معروفترین آنها «دکتر بی مریض »، «مرد زودرنج » و «برادر برادرم » میباشد. چخوف در سال 1884 دانشکده ٔ پزشکی را بپایان رسانید و در زمستان سال بعد، نخستین بار علائم بیماری سل در وی نمودار شد. او در سال 1887 سفری بجنوب روسیه کرد که تأثیرات این سفر در اثر معروفش بنام «استپ » آشکار است و آثار معروف دیگر وی در این سال عبارتست از مجموعه ٔ داستانهایی بنام «هنگام سحر» و یک نمایش نامه ٔ چهار پرده ای بنام «ایوانف ». در سال 1888 با جمعی از دوستان به کریمه رفت و در آنجا داستانهای مشهور «استپ روشنایی ها»، «جشن سالانه »، «زنگها» ونمایش نامه ٔ یک پرده ای بنام «خرس » را نوشت، و در همین سال جایزه ٔ پوشکین (بمبلغ 500 روبل) از طرف آکادمی علوم امپراطوری به وی اعطاء شد و سال بعد عضو جمعیت «دوستداران ادبیات » گردید. در این سال بود که نمایش «شیطان جنگل » را در چهار پرده و لطیفه ٔ «خواستگاری »را در یک پرده نوشت و داستان معروف «افسانه ٔ خسته کننده از دفتر یادداشت یک پیرمرد» را برشته ٔ تحریر درآورد. چخوف، در سال 1890 از راه سیبریه به جزیره ٔ «ساخالین » سفر کرد و در بازگشت ازین سفر که از راه «سنگاپور»، «هند»، «سیلان »، «کانادا» و «سوئز» صورت گرفت با انتشار آثار مهمی از قبیل «شیطانها»، «سرتاسر سیبریه » و «گوسیف » ارمغانی بزرگ به جهان ادب عرضه کرد، و در پایان همین مسافرت طولانی بود که احساس سینه درد و تنگی نفس شدید نمود و از بیماری خود نگران شد. چخوف در 1891 «فراریان ساخالین »، «دوئل » و «زنان » را نوشت و در همین سال سفری به اروپای غربی کرد و در سال 1892 به ایالت «نوگورود» رفت که بقحطی زدگان آن منطقه کمک کند و مدتی نیز در دهکده ٔ «ملیخوف » بمبارزه علیه بیماری وبا همت گماشت. آثار معروف چخوف در سال 1892 عبارتست از داستانهای: «اطاق شماره ٔ 6»، «ملخ »، «زوجه »، «در تبعید» و «همسایگان » و در 1893 نیز داستان «مرد ناشناس » و یادداشت های معروف مسافرت به سیبری را تحت عنوان «جزیره های ساخالین » منتشر ساخت، و در سال بعد بیماری وی شدت یافت و دکترها توصیه کردند که به کریمه یا جنوب فرانسه سفر کند، لیکن چخوف به خطری که او را تهدید میکرد توجهی نداشت و همچنان به نوشتن نمایشنامه و داستان های کوتاه سرگرم بود و تا پایان سال 1897 آثاری از قبیل نمایشنامه ٔ «شاهین دریا»، داستان بلند «سه سال »، «زندگی من »، «موژیک ها»، «در گاری »، «در یک نقطه ٔ محلی » و چند داستان کوتاه دیگر بقلم استادانه ٔ وی منتشر گردید و درین هنگام پزشکان بیماری او را مرض سل تشخیص دادند و وی ناگزیر بفرانسه رفت. چخوف در سالهای 1898 و 1899 داستان های «آدم توی جلد»، «یونچ »، «مستاجر»، «شوهر»، «خانم مامانی »، «خانم و سگ ملوسش » و «در راوین » را برشته ٔ تحریر درآوردو در سال 1900 بعضویت آکادمی علوم در پترسبورک انتخاب شد و نمایشنامه ٔ «سه خواهر» را نیز در آن سال تنظیم کرد، و در سال 1901 با «اولگا کینپر» (ستاره ٔ تآتر هنری مسکو) ازدواج کرد و از این سال تا 1904 که وضع مزاجیش رو به وخامت میگذاشت داستانهای «اسقف »، «عروس » و نمایشنامه ٔ معروف «باغ آلبالو» را نگاشت، اما دیگر شدت بیماری بتدریج توانائی کار کردن و نوشتن رااز وی سلب مینمود، و در ماه مه سال 1904 همراه زنش به یک آسایشگاه آلمانی در «بادنویلر» رفت و در همان آسایشگاه در سن چهل وچهارسالگی، در ماه ژوئن سال 1904زندگی را بدرود گفت و جسدش را به مسکو حمل کردند و در گورستان کلیسای «نودویشی » بخاک سپردند. ازین نویسنده ٔ کوته زندگانی چنانکه اشاره رفت آثار مهمی به زبان روسی باقی مانده و سبک نویسندگی او در ادبیات روسی بعد از وی تأثیری شگرف داشته است. از آثار این نویسنده ٔ بزرگ روس چند اثر از قبیل: «باغ آلبالو»، «موژیک ها»، «اطاق شماره ٔ 6» و چندین داستان کوتاه بزبان فارسی ترجمه و منتشر شده است و نوشته های وی در میان نویسندگان و خوانندگان ایرانی هواخواه بسیار دارد.

فرهنگ عمید

موژیک

مرد روستایی روسی،

حل جدول

گویش مازندرانی

موژیک

روستایی از دهستان پنجکرستاق کجور

معادل ابجد

موژیک

1076

قافیه

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری