معنی مغذی
فارسی به انگلیسی
Alimentary, Nourishing, Nutrient, Nutritional, Nutritious, Nutritive
عربی به فارسی
مغذی , ماده مغذی , ماده مقوی از لحاظ غذایی
مترادف و متضاد زبان فارسی
انرژیدار، انرژیزا، قوتبخش، مقوی،
(متضاد) غیر مغذی
لغت نامه دهخدا
مغذی. [م ُ غ َذْ ذی](ع ص) غذادهنده.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا)(از اقرب الموارد). و رجوع به تغذیه شود. || پرورنده.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا)(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد). || در تداول فارسی امروز، دارای مواد غذائی. آنچه خاصیت غذایی فراوان داشته باشد.
فرهنگ معین
چیزی که دارای مواد غذایی باشد، غذا دهنده، دارای ارزش غذایی. [خوانش: (مُ تَ نَ) [ع.] (اِمف.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) غذا دهنده، دارای مواد غذایی.
فرهنگ فارسی آزاد
مُغَذِّی، (اسم فاعل از تَغذِیَه)، غذا دهنده، پرورش دهنده، خونریزی کننده (رگ)،
فرهنگ عمید
چیزی که دارای ارزش غذایی باشد،
تغذیهکننده،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
پرنیرو
واژه پیشنهادی
آش سه نگه سیر
آشپزی
این سالاد از غذاهای بسیار مغذی است. اگر عدس نیم پز پیدا نکردید، نیم پیمانه (120 گرم) عدس خشک را در مقدار کافی آب حدود 20 دقیقه بجوشانید تا زمانی که ترد شود.
طرز تهیه: یک قابلمه ی آب و نمک را به جوش بیاورید. بروکلی ها را قطعه قطعه کنید و نخود فرنگی ها را در صورت تمایل نصف کنید. بروکلی را به قابلمه بیفزایید، بگذارید آب دوباره به جوش بیاید و 2 دقیقه آنها را بجوشانید. نخود فرنگی ها را به آن افزوده و 1 تا 2 دقیقه ی دیگر بجوشانید تا سبزیجات نرم و به رنگ سبز بسیار روشن شوند. آب آنها را گرفته و در یک کاسه آب سرد غوطه ور کنید، این آب را چند بار عوض کنید تا به سرعت خنک شوند. این کار کمک می کند تا ظاهر سالاد شاداب و سبز باقی بماند. آن را آبکش کرده و آب اضافی را به آرامی با حوله های کاغذی خشک کنید.
آب لیموترش و نیمی از لیمو را بگیرید، عصاره ی آن را در کاسه ی بزرگی بریزید. زنجبیل را به اندازه ی نصف قاشق چایخوری رنده کرده و همراه با برگه های فلفل قرمز، شکر و روغن کنجد به کاسه بیفزایید. پیاز را نازک خلال کنید آن را به کاسه افزوده و همه چیز را با هم مخلوط کنید. بادام را درشت خرد کنید.
عدس را به ظرف مخصوص اضافه کرده و سبزیجات نیم پز را روی آن بریزید. مزه ی آن را با نمک و فلفل میزان کنید. بادام های خرد شده و جوانه ها را روی سالاد ریخته و سرو کنید.
اسپانیایی به فارسی
مغذی، مقوی، مغذی، مغذی.
معادل ابجد
1750