معنی مالیخولیایی

فرهنگ فارسی هوشیار

مالیخولیایی

فرانسوی سیا دریمی کرنجویی (صفت) منسوب به مالیخولیا: مزاج مالیخولیایی، کسی که مبتلی به مالیخولیاوخبط دماغ است. یا مزاج مالیخولیایی. مزاج سواوی.

لغت نامه دهخدا

مالیخولیایی

مالیخولیایی. (ص نسبی) منسوب به مالیخولیا.
- مزاج مالیخولیایی، (در پزشکی قدیم) مزاج سوداوی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به سوداوی شود.
|| کسی که مبتلی به مالیخولیا و خبط دماغ است. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

مالیخولیایی

مبتلا به مالیخولیا،


سودازده

مالیخولیایی،
آشفته،
شیفته، عاشق،


شوریده مغز

شوریده‌دماغ، سودایی، مالیخولیایی، دیوانه،

حل جدول

مالیخولیایی

سودازده

سودا زده


سودازده

مالیخولیایی


سودا زده

مالیخولیایی

فارسی به عربی

مالیخولیایی

سوداوی، وسواسی

مترادف و متضاد زبان فارسی

مالیخولیایی

سودازده، سودایی، وسواسی، مبتلا به مالیخولیا


وسواسی

دودل، مالیخولیایی، مردد، نامصمم


سودایی‌مزاج

تندخو، بدخلق، عصبی، سوداوی‌مزاج، مالیخولیایی

واژه پیشنهادی

شوریده مغز

مالیخولیایی

عربی به فارسی

وسواسی

مالیخولیایی , افسرده , سودایی , ادم افسرده

معادل ابجد

مالیخولیایی

748

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری