معنی لئو

نام کوچک تولستوی

نام تولستوی، واحد پول رومانی، خورشید

واحد پول رومانی

واحد پول مولداوی

برنده نوبل فیزیک در سال 1973 میلادی

بن هور

برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 1937 میلادی

ارباب و نوکر, سرگیوس پیر.

آنا کارنینا

جنگ و صلح، رستاخیز، آناکارنینا، شیطان، سه پرسش، طبل میان تهی، دو سوار، فیلیپ کوچولو، عید پاک، مورچه و کبوتر، جوانی بر باد رفته

آنا کارنینا

پارس سگ

پارس کردن سگ

یکدیگر را خفه نکنید، هیج کس نمیتواند در تاریکی رشد کند.

در عشق زیستن، بزرگترین نبرد زندگی است. عشق بیش از هر تلاش انسانی دیگر، یا هر احساس عاطفی دیگر، نیاز به ظرافت، انعطاف پذیری، حساسیت، درک، پذیرش، شکیبایی و بردباری و دانش و قدرت دارد.

آدمیت آن یگانه حالت انسانی است که اگر به تمامی و فعالانه زیسته شود، به راستی که می تواند قدرت و معنای وجود را به ارمغان آورد.

هر عاشقی در آرزو و حتی بی تاب دریافت پاسخی از معشوق است، ولی عاشق راستین در عین این آرزو، هرگز چیزی نمی خواهد؛ هیچ، به جز مجوز ماندن و پیوستگی حضور.

مرگ به طور طبیعی به سراغ ما می آید، ولی شهامت زندگی کردن نه.

زندگی با عشق هرگز تیره نیست.

عشق را در دلت نگه دار؛ زندگی بدون عشق همچون باغ بدون آفتاب است که گلها در آن مرده اند.

مالکیت زمین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چنانچه مقرر گردد که زمین متعلق به هیچ کس نباشد، مگر آن کس که روی آن کار می کند، آنگاه می توان آزادی ِ پایدار را تضمین کرد.

انسان، تنها برای نیکی کردن آفریده شده است.

این زیبایی نیست که آفریننده ی عشق است، بلکه عشق است که آفریننده ی زیبایی است.

هیچ پدیده ای تحت تأثیر سنت گرایی، به اندازه ی قلمرو هنر آسیب پذیر نیست.

بشر تا زمانی که زندگی را به عنوان چیزی مقدس باور نداشته باشد و به همنوعان خود به چشم برادر نگاه نکند، زندگی دیگران را تباه خواهد کرد.

در عالیترین طبقات اجتماع و همچنین در پست ترین طبقات آن، زن آلتی بیش برای کامرانی نیست.

موضوع تاریخ، زندگی مردمان و بشریت است.

هنر خوب است، اگر احساسات خوب را ترویج کند. احساسات هنگامی خوب است که شعور جداکننده ی نیک و بد به خوبی آنها حکم دهد و این شعور در میان مردم یک عصر مشترک است. هنر جهانی یک محک درونی دارد که پا برجا و بی خطاست و آن هم وجدان پاک نام دارد.

مردان بلندنام و باافتخار هرگز نمی میرند، زیرا که گورشان قلوب نسل های آینده است.

همه می خواهند بشریت را عوض کنند، ولی افسوس هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند.

تصور این موضوع که سرنوشت بشر می تواند با تدبیرهای عقلانی تغییر مسیر یابد و راه درست را در پیش گیرد، زندگی را به معنای واقعی ناممکن می سازد.

نوشتن ده جلد کتاب فلسفه آسانتر از آن است که انسان تنها یک قاعده و دستور تنها را به مرحله ی اجرا و عمل درآورد.

میان آدمیان چیزی نیست، جز دیوارهایی که خود ساخته اند.

ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبی هایی که خود، در حقشان کرده ایم، دوست می داریم، تا به سبب خوبی هایی که آنان در حق ما کرده اند.

فرق انسان و سگ در آن است که اگر به سگی غذا بدهی، هرگز تو را گاز نخواهد گرفت.

در زندگی وضعی نیست که انسان نتواند به آن خو بگیرد، به ویژه هنگامی که ببیند همه ی اطرافیانش آن را پذیرفته اند.

بهترین رویداد زندگی زمانی است که آدمی خود را می شناسد.

به هنگام عزیمت و در لحظه های حساس زندگی، انسان هایی که توانایی بررسی کرده های خویش را دارند به اراده ای قوی دست می یابند.

بشریت به ظاهر نیست، به باطن است.

انسانی که معنا و هدف زندگی را بداند، نه تنها خود را با افراد ملت خویش برابر خواهد دانست، بلکه با تمام ابنای اقوام دیگر نیز مساوی خواهد شمرد.

برای کشف اقیانوسهای جدید باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید؛ این جهان، جهان تغییر است نه تقدیر.

تنها هدف زندگی، رسیدن به سعادت و کسب لذت است. رسیدن به لذت و خوشی هدفی شایسته و درخور حیات است. بخشش، صلیب و فداکاری، همه در راستای رسیدن به لذت و شادمانی قرار گرفته اند.

انسان نمی تواند به تنهایی و برای خود زندگی کند؛ این مرگ است نه زندگی.

جنگ چنان بی عدالتی ای است که همه ی آنهایی که آن را به راه می اندازند، می بایست صدای وجدان را در درون خود خفه کرده باشند.

در زندگی، هرکس راه و روش راستی و درستی را بپیماید، زودتر به هدف می رسد.

به دوستانت خوبی کن، محبت شان نسبت به تو بیشتر می شود و به دشمنان خوبی کن تا دوست شوند.

دوست داشتن، رحمت است؛ مورد محبت قرار گرفتن، خوشبختی است.

در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، وجود ندارد.

36