معنی فونداسیون
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی بنلاد
فرهنگ معین
(فُ) [فر.] (اِ.) مجموعه مصالحی که در پی سازی ساختمان به کار رفته است، شالوده، پی سازی.
حل جدول
زیرسازى ساختمان ها
عملیات زیرسازی ساختمان
عملیات زیر سازی ساختمان
کاری برای ساختن فونداسیون
گودبرداری
زیرساخت ساختمان ها
فونداسیون
زیرسازى بناها
فونداسیون
زیرسازى ساختمان ها
فونداسیون
زیرساخت ساختمان
فونداسیون
زیرسازى ساختمان
فونداسیون
انگلیسی به فارسی
فونداسیون عمیق
isolated footing
فونداسیون مجزا
shallow foundation
فونداسیون سطحی
foundation
فونداسیون
معادل ابجد
267