معنی عاقبتاندیشی
مترادف و متضاد زبان فارسی
آخربینی، عاقبتنگری، مالاندیشی
دوراندیشی
احتیاط، حزم، عاقبتاندیشی، مالاندیشی، ملاحظه
پیشبینی
حزم، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، تدارک، تهیه، پیشگویی
مالاندیشی
احتیاط، بصیرت، حزم، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، عاقبتبینی، عاقبتنگری، مالبینی
احتیاط
پروا، حذر، حزم، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، مالاندیشی، مبالات، ملاحظه، هشیاری،
(متضاد) بیپروایی
حل جدول
احتیاط
فرهنگ عمید
عاقبتبینی، عاقبتاندیشی،
پیش بینی
احتیاط، عاقبتاندیشی، مآلاندیشی، حزم،
غیبگویی، پیشگویی،
احتیاط
با تدبیر کار کردن، هوشیاری به کار بردن،
دوراندیشی، عاقبتاندیشی،
(اسم) (نظامی) بخشی از نیروی نظامی یک کشور که در مواقع اضطراری به کار گرفته میشود،
معادل ابجد
948