معنی شهرمرکزی
حل جدول
آستانه، آشتیان، آوه، اراک، پرندک، تفرش، توره، جاورسیان، خشکرود، خمین، خنداب، خنجین، داوودآباد، دلیجان، رازقان، زاویه، ساروق، ساوه، شازند، شهباز، غرقآباد، فرمهین، قورچیباشی، کارچان، کمیجان، مأمونیه، محلات، مهاجران، میلاجرد، نراق، نوبران، نیمور، هندودر
ترکی به فارسی
شهرمرکزی
لغت نامه دهخدا
پنزا. [پ ِ] (اِخ) شهری است در روسیه (ولگای اوسط)، واقع درکنار سورا. دارای 92000 تن سکنه و کارخانه ٔ چرم سازی و صابون سازی. در قاموس الاعلام ترکی آمده است: نام شهرمرکزی ایالتی است در روسیه موسوم به همین اسم در 298 کیلومتری جنوب شرقی مسکو در ملتقای نهر پنزا و سورا... تجارت پوست و صابون و کارخانه ٔ شیشه گری دارد.
معادل ابجد
782