معنی پنزا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پنزا. [پ ِ] (اِخ) نام ایالتی است در روسیه. از طرف شمال محدود به نیژنی نو گورود و از سوی مشرق به سیمبیرسک و از جانب جنوب به ساراتوف و از جهت مغرب به تامبوف. مساحت آن به 38839 هزار گز مربّع بالغ میشود و 1402867 تن سکنه دارد مرکب از روس، چوواش، کالموک، باشکیر و اقوام دیگر. هوای آن معتدل و اراضی آن نبات خیز است. محصولات عمده ٔ آن حبوبات و کتان است و معادن آه-ن و گوگ-رد و زاج نیز دارد. (قاموس الاعلام ترکی).

پنزا. [پ ِ] (اِخ) شهری است در روسیه (ولگای اوسط)، واقع درکنار سورا. دارای 92000 تن سکنه و کارخانه ٔ چرم سازی و صابون سازی. در قاموس الاعلام ترکی آمده است: نام شهرمرکزی ایالتی است در روسیه موسوم به همین اسم در 298 کیلومتری جنوب شرقی مسکو در ملتقای نهر پنزا و سورا... تجارت پوست و صابون و کارخانه ٔ شیشه گری دارد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر